امروز اما با وجود شبكههاي اجتماعي، شاهد بسياري از هنرهاي دستي اينچنيني هستيم كه با كيفيت و قيمتهاي متفاوت در دسترسمان قرار گرفتهاند. در اين ويترين بيانتها مسلما ارائه يك كار منحصربهفرد سخت است و نياز به خلاقيت دارد؛ چيزي كه ممكن است در خيلي از كارهاي امروز شاهدش نباشيم. در اين ميان گپي زدهايم با شهرزاد حائري كه به ساختن پرندههاي چوبياش معروف است؛ دختري كه گرافيك خوانده، نقاشي را تجربه كرده و درنهايت به معرق رسيده؛ دختري كه توانسته با خلاقيت خاص خودش دنياي جالبي از پرندههاي رنگارنگ بسازد؛ پرندههايي كه به دور از هياهوي بازار تقليد، با فكر طراحي ميشوند و به شكل سنجاقسينه روي لباسها يا كيف مشترياني مينشينند كه رنگ و ظرافت را درك ميكنند. شهرزاد در ادامه از قصه شروع به كارش براي ما ميگويد؛ از اينكه چطور اين پرندههاي چوبي متولد شدند و حالا منبعي براي درآمد او هستند.
- يادگيري معرق چقدر به شما كمك كرد؟
من در واقع رفتار با چوب و اره را از دوره معرقكاري ياد گرفتم. در حال حاضر هم موادي كه بهكار ميبرم همان چوبهايي است كه در معرق استفاده ميشود؛ يعني سعي كردم فاكتورهاي اينچنيني معرقكاري را در كار خودم حفظ كنم، مثلا در معرقكاري از چوبهاي رنگي مثل عناب و نارنج براي ايجاد سايه روشن استفاده ميشود اما من تصميم گرفتم از رنگ و ضخامت چوبها براي تعيين جنسيت پرندههايم كمك بگيرم؛ چوبهاي روشن و لطيفتر براي پرندههاي ماده و چوبهاي سختتر و تيره براي پرندههاي نر.
- آيا چيز ديگري در پرندهها هست كه آنها را خاصتر كند؟
بله، پرندههاي من شناسنامه دارند، البته اين هم ماجراي خودش را دارد. من نخستين پرنده را بهعنوان هديه براي يكي از دوستانم ساختم. روي آن پرنده اسم دوستم را گذاشته و براي آن يك بيوگرافي مشابه شخصيت او نوشتهبودم. وقتي هديه را به دوستم دادم، خيلي خوشاش آمد، همه اطرافيان هم تشويقم كردند و اينكه به پرنده چوبي شخصيت داده بودم برايشان جالب بود. بعدتر به اين فكر افتادم كه هر پرندهاي ميسازم برايش يك شخصيت هم تعريف كنم. راستش علاقهام به داستاننويسي و همچنين مدت كوتاهي كه تصويرسازي كتاب كودك كرده بودم در اين كار كمكم كردند، پس تصميم گرفتم با يك تير 2نشان بزنم و علاقهام به قصهپردازي را در پرندههايم هم بگنجانم؛ 3-2 خط درباره شخصيت هر پرنده مينوشتم و آن را به شكل يك شناسنامه در كنار پرنده ارائه ميكردم.
- قصه پرندهها براي مشتريها هم جذاب شد؟
فكر ميكنم خيلي در جلب نظر آدمها تأثير داشت. اين قصهها در قدم اول براي خودم خيلي لذتبخش است؛ اينكه مثل يك دنياي واقعي از هر پرنده يكي بسازم كه شخصيت خاص خودش را داشتهباشد. در واقع ابتدا اين شناسنامهها را براي شيريني كار ميگذاشتم اما بعد كه كارم جديتر شد، اين داستانها جزئي از روند كار شدند. بهنظرم آدمها از اينكه پرندهاي داشتهباشند كه به شخصيت خودشان نزديك باشد خيلي خوشحال ميشوند. مثلا فكرش را بكنيد كه يك نقاش هستيد يا دوست داشتيد كه نقاش بشويد، پس پرنده نقاش من ميتواند براي شما خيلي جالب باشد. مشتريهاي من در حال حاضر از بين پرندهها دنبال آنهايي ميگردند كه بهخودشان شباهت بيشتري دارد.
- براي شروع كار سرمايه اوليه داشتيد؟
خير، من حقيقتا سرمايه آنچناني نداشتم. سرمايه من در واقع به كلاس معرقكارياي كه رفتم برميگردد كه هزينه آن هم 4-3 سال پيش حدود 240 هزار تومان بود. بقيه سرمايه را در واقع هزينههاي جاري شامل ميشد؛ هزينههايي كه براي خريد تختهچوبها با ضخامتهاي مختلف يا مواد ديگري كه بهكار ميگيرم پرداخت ميشود. البته اينها را خردخرد تهيه كردم. ناگفته نماند زماني كه كار جديتر شد و گسترش پيدا كرد، هزينه بستهبندي هم اضافه شد كه آن هم مبلغ زيادي نيست.
- چه مدتي طول كشيد تا مخاطب جذب كنيد؟
من 3سال است كه به اين كار مشغول هستم. سال اول كه شروع كردم، كارم را خيلي جدي نگرفته بودم و خب، طبيعتا مخاطب كمتري هم داشتم. اما از سال دوم كه كار را با پشتكار دنبال كردم مخاطبم زياد شد و مشتريهاي جديتري مثل فروشگاههاي محصولات هنري به من پيشنهاد كار دادند. حتي پيشنهاد كارهايي مثل طراحي پارچه و دكور هم به من ميشد و خب، فكر ميكنم وجود شبكههاي اجتماعي در افزايش تعداد مخاطبانم بيتأثير نبود.
- پرندهها را از چه راهي ميفروشيد؟
اولين جايي كه پرندههايم را فروختم در يك خيريه بود. كارهايم را بهصورت اماني آنجا گذاشتم و از درآمد حاصل از فروش آنها درصدي را گرفتم. بعد از اين خيريه، فروشگاههاي مخصوص كالاهاي فرهنگي و هنري به من سفارش كار دادند كه هنوز هم با برخي از آنها كار ميكنم. در كنار اينها از طريق شبكههاي اجتماعي هم سفارش كار ميگيرم. البته من پرندهها را براي خارج از ايران هم ميفرستم.
- چه شد كه پرندهها را به خارج از كشور فرستاديد؟
حدود 3سال پيش يكي از آشنايانم، چندتا از پرندههايم را گرفت كه بهصورت آنلاين در يك وبسايت خارجي بفروشد. بعد از آن با همان پرندهها در شهر لندن يك نمايشگاه بدون حضور من برپا كردند. پس از نمايشگاه چون هزينه پست براي من بالا بود، ديگر پرندهاي نفرستادم تا چند وقت پيش كه نمايشگاهي به نام «سينه سرخ» در شهر پاريس فرانسه برگزار شد كه پرندههاي من هم در آن حضور داشتند و خوشبختانه مخاطبهاي خوبي داشت. بعد از آن سفارشهاي زيادي براي ساخت پرنده به من دادند.
- چقدر براي اين كار وقت ميگذاريد؟
در طول هفته 4 روز كار ميكنم. قسمتي از خانه را به شكل يك كارگاه كار درآوردهام و روزهاي كاريام را آنجا ميگذرانم. تقريبا از 10صبح تا 6 بعدازظهر كار ميكنم اما لزوما در هر روز كاريام يك پرنده ساخته نميشود. اگر بخواهم يك پرنده بسازم يك روز كاري تقريبا كفايت ميكند اما اگر بخواهم عمدهتر كار كنم و مثلا سفارش 10پرنده داشته باشم، يك روز چوبها را برش ميدهم، يك روز رنگ ميزنم، صبر ميكنم تا رنگها تثبيت شوند و روز بعد ادامه كارم را انجام ميدهم و به اين ترتيب در طول 4روز ممكن است 10 پرنده يا بيشتر ساخته شود.
- از درآمدتان راضي هستيد؟
راستش اين مسئله به ميزان كاري كه انجام ميدهم خيلي بستگي دارد. اگر با پشتكار كار كنم ميتواند مكفي باشد؛ يعني بستگي دارد كه من چقدر پرنده در طول ماه بسازم و چقدر براي آنها تبليغ كنم، زماني كه اينها را به خوبي انجام ميدهم، درآمد واقعا خوبي دارم كه حتي از درآمد ثابتي كه قبلا از راه كار كردن در يك شركت گرافيكي كسب ميكردم هم بيشتر است. بهنظرم وقتي كسي يك كار اينچنيني را شروع ميكند مديريت آن كاملا با خودش است؛ يعني ميتواند حتي تعيين كند كه ميخواهد چقدر درآمد داشتهباشد و به همان ميزان كار كند.
- توصيه:
سعي كنيد اگر ميخواهيد كارهاي هنري انجام دهيد، حتما از فكر و خلاقيت خود استفاده كنيد. كارهاي كپي ارزش هنري ندارند و معمولا از كيفيت پاييني برخوردارند.
شروع كردن چنين كارهايي نيازمند داشتن روحيهاي سرسخت است، بايد جدي و بيوقفه كار كنيد و نگذاريد نظرات ديگران روي روند كار شما تأثير منفي بگذارد. هميشه قرار نيست همه آدمها از كار شما تعريف كنند.
پيش از شروع كار حتما در كلاسهاي مورد نياز كارتان شركت كنيد زيرا علاوه بر يادگيري كار مورد نظر، با مواردي مثل مراكز فروش مواداوليه آشنا خواهيد شد. اين موضوع بعدتر در كار به كمك شما ميآيد و باعث ميشود زمان كمتري را براي خريد مواد مورد نيازتان صرف كنيد.
نظر شما